۱۳۹۴ اسفند ۱۵, شنبه

ابوذر ورداسبی دانشمند ومحقق مجاهداز جویبار قائم شهر مازندران

ابوذر ورداسبی دانشمند ومحقق مجاهداز جویبار قائم شهر مازندران

 تولد، کودکی و جوانی

ابوذر ورداسبی در منطقه جویبار قائمشهر در استان مازندران در سال 1328در خانواده‌یی تهیدست و زحمتکش متولد شد. پدرش سلمان ورداسبی، صاحب قهوه خانه‌ای کوچک بود و به علت طرفداری از مصدق فقید 2سال زندانی شده بود. پدر پیر ابوذر بعد از سرنگونی شاه هم یکبار دیگر توسط مأموران خمینی دستگیر می‌شود و بعد از مدتی از آزادی‌اش به‌دلیل خواندن نامه‌یی که رژیم در آن خبر جعلی اعدام ابوذر را وارد کرده بود، تا فشار بیشتری به خانواده او بیاورد، سکته کرده و چشم از دنیا می‌بندد.
ابوذر دوران کودکی را در محله باقرای مازندران در حالی‌که مجبور بود بدون کفش و با پای پیاده به مدرسه برود درس می‌خواند او تحصیلات دوره دبیرستان را در تهران ادامه داد.

ابوذر ورداسبی و انتخاب مبارزه

ابوذر ورداسبی فعالیتهای سیاسی و مبارزاتی خود را از سال 1346 زمانی که دانشجوی رشته حقوق قضایی دانشگاه تهران بود آغاز کرد‌. شرکت در اغلب فعالیتهای سیاسی دانشگاه منجربه د‌ستگیریش در اردیبهشت 5013 و تحمل یک سال زندان گردید.

ابوذر ورداسبی آشنایی با سازمان مجاهدین خلق ایران

ابوذر ورداسبی که در زندان با افکار و آرمانهای انقلابی و توحیدی مجاهدین آشنا شده بود پس از خروج از زندان به دفاع از خط مشی مبارزاتی و حمایت از آرمانهای مجاهدین گام برداشت. در همین رابطه در سال 1353 مجدداً دستگیر و زندانی شد. ابوذر این بار بهنگام دستگیری خودش را به زیر یک اتوبوس انداخت و به‌شدت مجروح شد و از همانجا تحت شکنجه‌های وحشیانه دژخیمان ساواک قرار گرفت که تا پایان عمر از آثار این شکنجه‌ها در دستها و پاهایش رنج می‌برد. پس از سپری کردن 3سال محکومیت و آزادی در سال 1356، ابوذر ورداسبی اندوخته‌های سیاسی، تاریخی و آموخته‌های سازمانی‌اش را به‌منظور بالا بردن آگاهیهای سیاسی جامعه به‌صورت کتابهای متعدد منتشر نمود. آثار او بیشتر تحقیقاتی بود حول تاریخ اسلام و جنبشهای ایرانی اسلامی.

ابوذر ورداسبی بعد از سرنگونی رژیم شاه و آغاز حاکمیت خمینی

ابوذر ورداسبی پس از سرنگونی رژیم شاه، چندی در کنار مجاهد شهید احمد طباطبایی، نخستین استاندار مازندران پس از قیام ضدسلطنتی، اقدامات ارزنده‌ای در کمک به کشاورزان ستمدیده شمال و احقاق حقوق آنان صورت داد و در سال 1359 به‌عنوان کاندیدای مجاهدین برای نمایندگی مجلس از قائمشهر وارد فعالیتهای انتخاباتی گردید. در این انتخابات مانند دیگر کاندیداهای مجاهدین، مردم رأی بسیاری به ابوذر دادند اما رژیم خمینی با تقلبات خود مانع ورود او به مجلس شد.
با آغاز مقاومت مسلحانه انقلابی، ابوذر نیز در صفوف مجاهدین در مقابل رژیم خمینی ایستاد. ابوذر خود در آن زمان در مورد تحول درونیش صمیمانه می‌گفت:‌ «قبلاً‌با مغزم به سازمان اعتقاد داشتم و اکنون با قلبم به آن عشق و علاقه دارم». به‌دنبال عزیمت رهبر مقاومت آقای مسعود رجوی به جوار خاک میهن در بهار 1365، او نیز روانه پایگاههای مجاهدین در منطقه مرزی شد.
ابوذر ورداسبی بهنگام عملیات فروغ جاویدان مصرانه خواهان شرکت در عملیات شده بود. مجاهد شهید فاطمه فرشچیان همسر و همرزم ابوذر نیز در این عملیات بزرگ، به نبرد با نیروهای خمینی پرداخت و سرانجام به‌شهادت رسید.

ابوذر ورداسبی در صحنه وداع با مادرش:

در گزارشی از صحنه خداحافظی ابوذر و فاطمه فرشچیان، با مادر ابوذر چنین می‌خوانیم: «ابوذر مادرش را می‌بوسد و به او می‌گوید «این خواهران و برادران مجاهد همه بچه‌های تو هستند اینها می‌روند انتقام می‌گیرند تو دعا کن مسعود و مریم به ایران بروند.

ابوذر سپس دست بچه‌هایش را می‌گیرد و به‌ دست مادر می‌دهد و می‌گوید این حنیف، جای پسرت ابوذر و این گوهر هم جای فاطمه. ! مادر! ناراحت نباش دارم تو را سفارش می‌کنم که دست از سازمان بر نداری حنیف و گوهر را به تو سپردم و ترا به مسعود و مریم. در این‌جا فاطمه می‌گوید: مادر سر نماز ما را دعا کن و ناراحت نباش اگر ما شهید شدیم گریه نکن. خدا را شکر کن».

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

مجاهد شهید رویا وزیری ومجاهد شهید بهمن مقدس جعفری ومادر گرامی مادر مقدس تهرانی چند خاطره ویاد بود

مجاهد شهید رویا وزیری ومجاهد شهید بهمن مقدس جعفری ومادر گرامی مادر مقدس تهرانی چند خاطره ویاد بود مجاهد قهرمان رویا وزیری شغل ماما از تنکابن...