پيشتازان راه آزادي ايران- شهداي استان گلستان: مجاهد شهید غلامرضا زاهد:
مشخصات مجاهد شهید غلامرضا زاهد
محل تولد: كردكوى
تحصيل: فوق دیپلم
سن: 29
محل شهادت: کرمانشاه
زمان شهادت: 1367
غلامرضا زاهد قبل از انقلاب57، در روستای دلاغوز کردکوی بهعنوان فردی زحمتکش و اهل مطالعه معروف بود. در اسفندماه57 با مجاهدین ارتباط برقرار کرد. در بخش مربوط به روستا در ستاد جنبش ملی مجاهدین فعالیت میکرد. سال58 بعداز ورود به دانشسرا، انجمن دانشجویان مسلمان را با کمک یکی دیگر از دوستانش تأسیس کرد. پس از 30خرداد60 مسئولیت پشتیبانی و تأمین نیازهای استقراری همرزمانش را بهعهده داشت. در مرداد60 دستگیر و در مهرماه همان سال آزاد شد. در سال64 به منطقه اعزام شد و پس از گذراندن آموزشها در واحدهای نظامی سازماندهی گردید. سپس وارد یکانهای ارتش آزادیبخش شد. او که خود را برای نبردهای بزرگ آماده میکرد، یک روز پس از تأسیس ارتش آزادیبخش در وصیتنامهاش نوشت: «…قبلاز هر چیز با فرمان مسعود و مریم مسلسلم را بر دوش میگیرم و میجنگم تا آخرین نفس و تا آخرین گلوله، و سدکنندگان راه تکامل و دژخیمان و سرپنجههای اختناق را به خاک و خون میکشم تا آخرین نفر. اگر در این راه شهید شوم، برای من بسی مایهٌ افتخار است… هزاران دست پرتوان جهت گرفتن سلاح آغشته بهخونم دراز خواهد شد. و خود همچون تمامی شهیدان در کلمهٌ طیبهٌ رجوی که سمبل خون شهیدان و رنج و شکنج اسیران است، جاودانه خواهم شد و در لبخند خلق، در جشن پیروزی زنده خواهم شد…» وصیتنامه ـ 1تیرماه66 آری، در اوج قلهٌ افتخار در نبرد سرنوشتساز فروغ جاویدان پس از رزمی قهرمانانه چهره در خون کشید و بهشهادت رسید.
با ما در كانال تلگرام پيشتازان راه آزادي همراه باشيد
Telegram.me/shahidanAzadi
مشخصات مجاهد شهید غلامرضا زاهد
محل تولد: كردكوى
تحصيل: فوق دیپلم
سن: 29
محل شهادت: کرمانشاه
زمان شهادت: 1367
غلامرضا زاهد قبل از انقلاب57، در روستای دلاغوز کردکوی بهعنوان فردی زحمتکش و اهل مطالعه معروف بود. در اسفندماه57 با مجاهدین ارتباط برقرار کرد. در بخش مربوط به روستا در ستاد جنبش ملی مجاهدین فعالیت میکرد. سال58 بعداز ورود به دانشسرا، انجمن دانشجویان مسلمان را با کمک یکی دیگر از دوستانش تأسیس کرد. پس از 30خرداد60 مسئولیت پشتیبانی و تأمین نیازهای استقراری همرزمانش را بهعهده داشت. در مرداد60 دستگیر و در مهرماه همان سال آزاد شد. در سال64 به منطقه اعزام شد و پس از گذراندن آموزشها در واحدهای نظامی سازماندهی گردید. سپس وارد یکانهای ارتش آزادیبخش شد. او که خود را برای نبردهای بزرگ آماده میکرد، یک روز پس از تأسیس ارتش آزادیبخش در وصیتنامهاش نوشت: «…قبلاز هر چیز با فرمان مسعود و مریم مسلسلم را بر دوش میگیرم و میجنگم تا آخرین نفس و تا آخرین گلوله، و سدکنندگان راه تکامل و دژخیمان و سرپنجههای اختناق را به خاک و خون میکشم تا آخرین نفر. اگر در این راه شهید شوم، برای من بسی مایهٌ افتخار است… هزاران دست پرتوان جهت گرفتن سلاح آغشته بهخونم دراز خواهد شد. و خود همچون تمامی شهیدان در کلمهٌ طیبهٌ رجوی که سمبل خون شهیدان و رنج و شکنج اسیران است، جاودانه خواهم شد و در لبخند خلق، در جشن پیروزی زنده خواهم شد…» وصیتنامه ـ 1تیرماه66 آری، در اوج قلهٌ افتخار در نبرد سرنوشتساز فروغ جاویدان پس از رزمی قهرمانانه چهره در خون کشید و بهشهادت رسید.
با ما در كانال تلگرام پيشتازان راه آزادي همراه باشيد
Telegram.me/shahidanAzadi
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر