۱۳۹۵ فروردین ۱۳, جمعه

غلامعلي الياسي فرمانده میلیشیا یار وفا دار خلق وشهید سرفرازاز روستای سنگرمال خرم آباد شهسوار



غلامعلي الياسي فرمانده میلیشیا یار وفا دار خلق وشهید سرفرازاز روستای سنگرمال خرم آباد شهسوار

غلامعلي الياسي يكي از پيشتازان وسر اكيپهاي میليشيا بود متانت اخلاق شادابي وتلاشهاي بيدريغ او زبان زد همه بود او داوطلب كارهاي سخت بودبا مايه گذاري خلاقيت وپشتكاري كه داشت كانون جذب نيروهاي جديد بود افراد تيمش موتور اصلي تبليغات ضد ارتجاع بودندروزگار ارتجاع را با بذر اگاهي كه او وهم تيمهايش ميپراكندند سياه كرده بودند.
بیشتر بخوانید

غلامعلی الیاسی مجاهد شهید قهرمان سرفرازخلق (قسمت اول - ازفرماندهان میلیشیای شهسوار

(از سنگرمال )


 


هيچوقت يادم نميرود روزي كه قرار بود شعار مرگ سردمدار اصلي حزب چماقداران بخصوص بهشتی جنایتکاررا علني واجتماعي كنيم چه كارها كه او وتيم هاي تحت مسيوليتش كه نكردند او همان شب كه به او ابلاغ كردم كه حدود يك بعد از نصف شب بود بدون درنگ گفت نميداني چقدر انگيزه دارم وعشق ميكنم كه اين پليد ترين رذل خميني صفت سردمدار حزب چماقداران شاه وخر مهره خميني یعنی بهشتی را افشا كنم همانجا طرحش را نوشت وداد او نوشت كه با توجه به كمي وقت وامكانات بايد مايه بيشتر گذاشت واز امكانات خودشان بخصوص بخش تبليغات پاسداران ارتجاع عليه خودشان استفاده كرد وهمان شب با دوچرخه وموتور وپياده  تمامي ديوارهايي كه سپاه رنگ زده وكادر كشي كرده بودند كه كلمات قصارو بي سروته خميني دجال را بنويسند حالا غلام ميخواست داغ بر دل ارتجاع گذاشته وشعار مرگ بر بهشتي در اين كادر هاي اماده بنويسند وهمین کار را کرد تا ساعت 7صبح دیگر جائی نبود که شعار مرگ بر بهشتی نوشته نشده باشد حتی در چند قرمی ارگانهای سرکوب گر هم نوشته بودند .
بعد از فاز نظامي او به رودسر ولاهيجان منتقل شد وفرماندهي چند تيم عملياتي را بعهده گرفت او در جريان يكي از تهاجمات پاسداران زخمي واسير ميشود او را به سرعت به شهسوار منتقل ميكنندقاضي ضد شرع وشكنجه گران كه از استواري وفاي بعهدومقاومت غلام زار وزبون شده بودندوقتي تنوانستند او را بشكنندملتمسانه مستقيم وغير مستقيم گفتند ما از تو چيز زيادي نميخواهيم فقط بگو من با هيچ گروهي نيستم اما او در دادگاه به قاضي ضد شرع گفت اگر مسلسل داشتم يك خشاب در شكمت خالي ميكردم وسپس خم شد با كفش گهنه اي كه داشت با تمام توان به عكس دزد وجنايت كاربزرگ قرن ،خمینی که با لای قاضی ضد شرع بودكوفت وان را شكست ونقش بر زمين كرد درحالي كه شعار مرگ برخميني ودرود بر رجوي ميداد ووقتي دژخيمان دورش كردند وبرسرش رختند باصداي بلند سرود ازادي ميخواند.
 قاضي ضد شرع كه وحشت كرده بود دستور داد او را زجر كش كنند تير خلاص نزنندتا زجر كش شود به اين ترتيب اورا به محلي بردند كه اطرافش را گله هاي پاسدار با مسلسل ايستاده بودند بجاي رگبارهاي يكباره وبعد تير خلاص شيوه شكار را بكار گرفتندسپس او را به تيركي بستندوبصورت تك تيراز نوك پا تا سرش را نشانه رفته وشليك كردند مزدوران جنايت كار پاسدارودادستاني تحت فشارهاي مردمي كه خواهان پيكر پاك غلامعلي شهيد بودندانرا به پدرش تحويل دادنددر حالي كه با بي شرمي بينظيري تمامي پول فشنگ هاي شليك شده بر پيكر اين مجاهد را مطالبه ميكردند پدرش از شستن پيكرغلام خودداري كرد وگفت شهيدكه غسل ندارد بخصوص شهيد مجاهد كه نياز به شستشو ندارد او پاك پاك است من غلام دلبندم را ميشناسم اما محل شليك گلوله هاي شليك شده را ميشمارو  باصداي بلند ميگفت مرا ببخش قدر پسر مجاهدم را نشناختم وبعد بوسه بر پيكر پاكش ميگذاشت .

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

مجاهد شهید رویا وزیری ومجاهد شهید بهمن مقدس جعفری ومادر گرامی مادر مقدس تهرانی چند خاطره ویاد بود

مجاهد شهید رویا وزیری ومجاهد شهید بهمن مقدس جعفری ومادر گرامی مادر مقدس تهرانی چند خاطره ویاد بود مجاهد قهرمان رویا وزیری شغل ماما از تنکابن...