همه میدانند که خمینی از بدو بقدرت رسیدن وبخصوص بعد از حذف بنی صدر که مجاهدین خلق ،خمینی را وادار کرده بودند که پاره تن خودش که در تدوین وتصویب ولایت فقیه نقش اساسی داشت را جراحی کند اگر چه خمینی میگفت که من بنی صدر را از سالیان قبل میشناسم اما مثل همه همه که خمینی زد حرفش را در رابطه با بنی صدر و... عوض کرد واولین شقه رژیم اینگونه شکل گرفت واجرا شد .
خمینی بنی صدر را از فرماندهی کل قوا عزل کرد خمینی بنی صدر را از ریاست جمهوری عزل کرد
مجلس فرمایشی خمینی رای به بی کفایتی بنی صدر داد وآخرین قطرات آزادی کشته شد
وباز هم همه میدانند وخودی های خمینی هم بزبان آوردند وبخصوص منتظری که او هم توسط خمینی جراحی شد وشقه دوم از بالای رژیم صورت گرفت در مصاحبه های گفت که خمینی قصد حذف وقتل عام مجاهدین را از همان ابتدا داشت وپنهان هم نمیکرد وجان ومال مجاهدین را برای پاسداران وآخوندهای خمینی صفت حلال شمرده بود .
عبارت منافقین از کفتر بدترند ودشمن همین مجاهدین هستند که در بیخ گوش من در تهران است .
روزنامه لوموند در خرداد ۱۳۵۹ نوشت:
«بنا به گفتهٔ ناظران، اوضاع در شرایط کنونی، انتخاب بین سازش یا جنگ داخلی است».
خمینی در ۴ تیر ۱۳۵۹ در دیدار با «اعضای شوراهای اسلامی کارگران» با صراحت بیشتری از مجاهدین سخن گفت و آنها را که حاضر نشده بودند با حکومت او همراه شوند، بدتراز کفار نامید. وی گفت:
«ممکن است من هی بگویم اسلام و هی بگویم فدایی اسلام و فدایی خلق و هی بگویم مجاهد اسلام و مجاهد خلق، این حرفها را بزنم، لاکن وقتی به اعمال من شما ملاحظه میکنید، که از اول من مخالفت کردم… دشمن ما نه در آمریکا، نه در شوروی و نه در کردستان است، بلکه در همینجا در مقابل چشمهای ما، در همین تهران است… منافقها بدتر از کفارند، ما سوره منافقین داریم سورهٔ کفار نداریم»
این درحالی بود که در قرآن سورهی کفار نیز وجود دارد.
البته خمینی این حرفها در تلویزیون رژیم هم گفت وهمه مطبوعات روز رژیم منعکس شد آنهم بعد از متینگ امجدیه وهمه بیاد داریم آنهم در فاز سیاسی .
وهمه میدانند که مجاهدین در فاز سیاسی بیش از ۵۰ شهید وهزاران مجروح وزندانی داشتند.
دستگیریهای ۵۹ ای ها که یادمان هست که بسیاری آنها بعدا وبخصوص در قتل عام ۶۷ که بفرمان خمینی صورت گرفت بدلیل سرموضع بودن وبدون اینکه درگیری مسلحانه یا اقدان علیه رژیم انجام داده باشند سربدار شدند.
اسرار به خون آغشته قتل عامی که خمینی برای نسل کشی مجاهدین فرمان دادوعفو بین المل هم آنرا افشا ومحکوم کرد
آقای منتظری در نوار صوتی افشا شده گفتند که احمد خمینی گفته بود همه مجاهدین وحتی روزنامه خوان آنها را باید کشت .
اعتراف احمد خمینی برای کشتن حتی نشریه خوان مجاهدین در نوار صوتی آقای منتظری
پسر خزعلی هم در نواری گفته بود که زمان بهشتی حزب جمهوری تصیم گرفته بود که مجاهدین را باید از بین برد واین تصیمم قتل عام ۶۷ هیچ ربطی به عملیات فروغ جاویدان ندارد .
اینها را همه میدانید .
ولی آیا میدانید که مجاهدین تصمیم گرفته بودند که با ارتجاع وبنیاد گرائی تا آنجا که میشود یعنی تا حیات ووجود آخرین قطرات قانون وآزادی مبارزه کنند؟
آیا میدانستید که چاپ وفروش نشریه مال همین وشکلی از مبارزه بود؟
آیا میدانستید که برای فروش کتاب ونشریات ونشریه مجاهد میلیشیاهای سراسر کشور میز کتاب ونمایشگاه های سیار میگذاشتند؟
ایا میدانستید مجاهدین علیرغم رای ندان به قانون اساسی ولایت فقیه موظف بودند که در همان چارچوب کارهای سیاسی وتبلیغی انجام دهند واجازه هم میگرفتند؟
آیا میدانستید که شرکت در انتخابات اولین دور مجلس شورای ملی وهمچنین انتخابات اولین دور ریاست جمهوری وتبلیغات انتخاباتی آنها هم برای همین ونوعی از مبارزه بود؟
تبلیغات انتخاباتی میلیشا برای اولین دور مجلس شورای ملی
اما خمینی تاب نیاورد ومسعود رجوی را که کاندیدای نسل انقلاب بود ورسما هم از وزارت کشور اجازه گرفته بود حذف کرد.
خمینی مسعود رجوی را ار کاندیداتوری ریاست جمهوری حذف کرد
آیا میدانستید که متینگ های دانشگاه تهران متینگ خزانه تهران متینگ رشت ومتینگ تبریز
متینک دانشگاه تهران وسخنرانی مسعود رجوی روی لینک ها کلیک کنید بیشتر بدانید
درست در همین راستا وبهترین وقوی ترین مبارزه آگاهی بخشی افشاگرانه سیاسی بود؟
اما خمینی فعالیتهای سیاسی مذهبی مسالمت آمیز را بر نتابید وروز سی خردادتظاهرات مسالمت آمیز مردم تهران را که برای جلو گیری از مرگ آخرین قطرات آزادی بود را به رگبار بست وده ها نفر را کشت و۱۰۰ نفر را مجروح وباز داشت کرد.
خمینی اما از فردای سی خردار طرح کشتار مجاهدین برای نسل کشی را اجرا کرد واولین دسته از میلیشیا واعضاء مجاهدین خلق راحتی بدون احراز هویتشان تیرباران کرد.
اعدام دختران نوجوانان بدون اینکه اسمشان مشخص شود فردای ۳۰ خرداد بفرمان خمینی
وبسیاری از آیا میدانستید های دیگر .
اما هدف مجاهدین چه بود؟ چرا این میزان ظرفیت ، قانونمداری
وبردباری ؟
هدف این بود که مجاهدین میخواستند با خمینی وارتجاع تمامیت خواه،آزادیکش ،آنهم در لباس دین از آن نوعی که از قعر چاه های قرون وسطا برخاسته بودند مبارزه کنند .
مجاهدین میخواستند نه چپ روی کنند مانند دیگران ونه راست روی.
مجاهدین برای دفاع ازآرمان آزادیخواهانه انقلاب ضد سلطنتی با اتکا به اصول وپرنسیپ های ملی انقلابی وایدئولوژیک خودحرکت کردند ومیکنند.
آنها بهمین دلیل انتخاب کرده بودند برای اینهمه وبویژه برای تحقق جامعه بی طبقه توحیدی وایرانی آزاد وآباد هر قیمتی را بپردازند وپرداختند .
مجاهدین در این مسیر با صدق فدا حرکت کردند وباقی ماندند واز همه جلو زده ونوک ستون مجارزه باقی ماندند.
خلاصه کلام از هرطریق به هر شکل ودر هر شرایط ودر هرکجا دست از مبارزه واصول ملی انقلابی وایدئولوژیک خود نکشیدند ونفس رژیم را هم براندند وتا امروز هم ادامه دارد .
حرف وسخن آخر از مسعود رجوی
ما مجاهدیم ما که از قبل گفتیم کسی بیشتر مقاومت بکنه از ما جلو این رژیم زانو میزنیم، هژمونیش هم میپذیریم با افتخار هم این کار رو میکنیم. هر کی از پس این آخوندها بر میاد بسمالله. اول روشن باشه من آزادی بیانم رو میخوام و آزادی خلقم. چرا؟
چون که مجاهد خلقم. مگه اومدم که قدرت بگیرم؟ مگه اومدم حکومت کنم؟ مگه اومدم تو مسابقه فرصتطلبی شرکت کنم؟ اول روشن باشد که ما چی هستیم روشن باشد که نسلمون و خطمون و سابقهمون و تاریخچهمون چیه. نمیخوام نمیخوام نمیخوام که جلو بیافتیم. یعنی اینطوری نمیخوام جلو بیافتیم. با صدق و فدا آری...
مسعود رجوی: به ابوسعید ابوالخیر مراجع زمانش گفتند که تو در مقابل ما پشهای بیش نیستی. گفت من همون پشه هم نیستم. ما آقا! اشرفیان پشه هم نیستیم. هیچی نیستیم. بینام و نشان. چند ده نفر بودیم از زندان آزاد شدیم. حرفهای خودمونو زدیم. تف کردیم به ریاستجمهوری خمینی که لازمهاش ولایت فقیه بود و سرکوب خلایق. خوردیم چماق و گلوله و شلاق و یکصد و بیست هزار شهید و آواره شدیم و آواره هم هستیم هیچی نیستیم پشه هم نیستیم اما به خودمون مطمئنیم. دیگه بالای سر مزار شهدامون که میتونیم بنشینیم و حرفمون رو بزنیم. اگر حرف حق است که راه خودش رو باز خواهد کرد...
مسعود رجوی بالاترین خواسته
مسعود رجوی: یادتون باشه قرار ما خاوران محل شهدای قتلعام و اشرف و موسی اونجا چادر میزنیم. هیچی نمیخوایم. هیچی. پس قرار ما خاوران است.
پایان نقل قول
اما امروز میخواهیم مقداری به جنگل مبارزه در جنگل ودلاوریها شجاعت ها وخیانت های برخی ها اشاره کنیم که علیرغم همه ضربه ها وخنجر وخیانت های دشمن ودیگران نفس خمینی ، سران رژیم وپاسداران ودژخیمان اطلاعاتی را بریده بود .
در این شماره فقط میخواهیم ببینیم که رژیم چه کسانی را مامور ومسئول سرکوب جنگل های شمال کرده بود وچه هزینه های کلانی پرداخت .
تلاش کردیم ومیکنیم که حرفها وفاکتها مستند باشد ، چه از اسناد رژیم ویا مصاحبه ها وچه سایتهای رژیم وچه اسنادی که خود مجاهدین از درون رژیم بدست آوردند.
برخی ازآمران وعاملان ومجریان درجه اول کشتار وسرکوب شکنجه واعدام مجاهدان جنگل
۱-خمینی
خمینی دجال ضد بشر
خمینی وملیجکش اکبر هاشمی رفسنجانی
عکس خمینی ومحسن رضائی با پاسداران
مهمترین مسئله این است که خمینی به رفسنجانی ومحسن رضائی گفت بروید جنگل های شمال را جمع کنید وبرای ما آبروریزی است .
حتی آنقدر جنگل وچریک های جنگلی به خمینی فشار آورده بودند وضربه به نظامش وارد کرده بودند که مجبور شد در وصیت نامه اش مفصل با غیط وکین به آن بپردازد وپاراگرافهائی را به آن اختصاص دهد میبینید که مجاهدین جنگل و... نفس خمینی را هم برانده بودند.
حتی هابیلیان شقی ترین دژخیمان شکنجه گر وقاتل مجاهدین هم از قول دژخیمان اطلاعات واطلاعات سپاه برادر حمید میگوید جدال های نفس گیر وقتی بحث خاطرات جنگل های شمال بمیان میاید برادر حمید همان ناصر سرمدی پارسا میباشد که همین عبارت را در مصاحبه بکار برد
جدالهای نفس گیر در مقابله با مجاهدین جنگل
۲- اکبرهاشمی رفسنجانی
اکبر هاشمی رفسنجانی ملیجک خمینی عامل جنگ ترور واعدام وقتل های زنجیره ای رفسنجانی ومحسن رئی با هم در همه کشتارها وسرکوبی ها با هم بودند
رفسنجانی مدتها در شمال مستقر بود ویا در تماس با سپاه ناحیه ۳کشوری که در چالوس مستقر بود سرکوب جنگل را با یگانها وتیپ های حضرت ابوالفضل که مسئول سرکوب استانهای گلستان ومازندران وگیلان وکردستان بود را هدایت ونظارت میکرد.
روز شماری بنام روز شمار گیلان در خاطرات رفسنجانی هست که نشان میدهد که به جزئیات اخبار عملیا ها را دنبال وثبت میکرد .
۳- سبز علی (محسن) رضائی
محسن رضائی که زمانی رئیس حراست واطلاعات سپاه بود وبعدا فرمانده کل سپاه پاسداران خمینی را بعهده داشت از فرماندهان کشتار مجاهدین در تهران وشهرستانها که خودش در تاریخ شفاهی علنا همین را بزبان میاورد بعلاوه مسئول کشتار وپاکسازی جنگل های شمال هم بود.
۴- مهدی محمدی فر
این پاسدار فرمانده قرار گاه ابوالفضل بود که در یک کارخانه روغن مصادره شده از یک سرمایه دار زمان شاه در بین چالوس ونوشهر قرار داشت.
مسئولیت الف تای این پاسدارجنایت کار وقرارگاه تحت امرش کشتار در جنگل های گلستان ومازندران وگیلان والبته کردستان هم بوده است.
۵- ابوالحسن موسوی خورشیدی
ابوالحسن موسوی خورسید (سلیمان) از افراد رده بالا اطلاعات سپاه بود که از تهران برای سرکوب جنگل با ناصر سرمدی کار میکرد وآموزش میداد.
ابوالحسن موسوی خورشیدی( سلیمان) با بهروز بابائی (صادق)بسیاری اوقات یک تیم بودند که به ناصر سرمدی پارسا آموزشهای اطلاعاتی امنیتی ،شیوه های موثر بازجوئی وشکنجه وتواب سازی را آموزش میدادند .
۶- بهروز بابائی (صادق)
بهروز بابائی (صادق)مسئولیت هایی که در سپاه به عهده داشت :
"عضو شورای اطلاعات سپاه پاسداران، مسئول رسیدگی به گروهک فرقان و منافقین در
سالهای 60 و 61، مأموریتهایی در شهرهای کردستان، گنبد، بانه و سردشت، مسئول جنگ
های شمال (جهت درگیری و دفع مجاهدین در شهر و جنگل های شمال)، مأموریت حضور در جبهه خصوصاً در عملیات
آزادسازی خرمشهر و کردستان .
"در سال 62 آخرین مسئولیت ایشان که منجر به مرگش شد، مسئول اطلاعات و عضو شورای فرماندهی منطقه 3 کشوری بود. منطقه 3
کشوری آن سال ها، استانهای کردستان، گیلان و مازندران بود. سرانجام در تاریخ هشتم
خرداد ماه سال 1362 حین ماموریت در جاده تهران-چالوس به علت تصادف کشته شد .
۷- ناصر سرمدی پارسا
ناصر سرمدی پارسا (برادر حمید یا حمید بازجو ) معاون اطلاعات و ... منطقه 3 کشوری بودکه در واقع فرمانده صحنه عملیاتها دستگیریها بازجوئی هاوشکنجه ها وتواب سازیها وضربه زدن به تشکیلات جنگل بود ناصر سرمدی یا حمید باز جو در ترور دکتر کاظم وترور خواهر مجاهد زهرا رجبی در ترکیه مستقیم ونقش فرمانده صحنه داشته است این دژخیم اطلاعات در قتل های زنجیره ای نقش داشت ویکی از معاونین وزیر اطلاعات بود .این فرد از جمله یکی از نفری است که در هیئت تحقیق ماجرای قتل های زنجیره میباشد
۸-آخوند حسنزاده آملی
این آخوند خمینی صفت، فرمانده ناشناخته در آمل، در واقعه ۶ بهمن ۱۳۶۰که از آمران وعاملان کشتار مجاهدین وچریکهای جنگل بود
۹- اسفندیار رحیم مشاعی
اسفندیار رحیم مشاعی ، بسیجی ،پامنبری خوان و مداح ،دژخیم عملیاتی اطلاعات سپاه ،بازجو وشکنجه گر زندان های رامسر شهسوارو متل قو (سلمان شهر) او در کرستان منصب های اطلاعاتی وامنیتی داشت ودر سرکوبی وکشتار کردها نقش اساسی داشت بعد از آشنائی با احمدی نژاد وپیدا کردن فامیلی سببی در دوران ریاست جمهوری، معاون او بود .
در قابل توجه است که اسفندیار رحیم مشاعی مراد احمدی نژاد نیز میباشد
۱۰- پاسدار محمد سلیمان نژاد
سلیمان نژاد فرمانده سپاه رامسربود که همراه ناصر سرمدی در صحنه های عملیات علیه مجاهدان جنگل رامسر مستقیما شرکت داشت
۱۱- فرماندهان صحنه سپاه اصلاعات سپاه ونفرات زبده اطلاعاتی شهر های رضوان شهر هشتپر طوالش وپره سر ، رامسر وقائم شهر وآمل وبابل وسواد کوه
مانند
*مهدی خانی
مهدی خانی فرمانده بسیج آمل در سال 60 بودکه در شناشائی تعقیب ومراقبت ودستگیری وکشتار مجاهدان جنگل دخالت داشت .
*پاسدار قدرت الله سورکی
پاسدار قدرت الله سورکی پاسدار اسبق سوادکوه وبرادرش که در سرکوب جنگل سواد کوه نقش داشت
منبع اعترافات ناصر سرمدی پارسا تحت عنوان مصاحبه با برادر حمید در روزنامه اعتماد ومجله رمز عبوروانتخاب وهابیلیان.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر