احمد رئوف بشری دوست ازشهر رشت وبه ياد سربدار آزادى در تابستان داغ ۶۷ که با فتوای ضد بشری خمینی بشهادت رسید
احمد رئوف بشری دوست قتل عام در ارومیه ۲۴ ساله دانشجوی هنرستان صنعتی از رشت
پس از 5 ساعت محاصره مدرسه از طرف كميته چى هاى چماقدار، از درب اصلى
هنرستان خارج شديم.احمد به من گفت كه ازسمت راست ديواراصلى حركت كرده وبه سرعت از
اينجا خارج شويم ، پس ازطى كمتر از 100 متر، ازطرف اوباشان چماقدار كميته ، محاصره
شده ودستگير شديم.
ما را به كميته باقرآباد بردند كه يكي از پا يگاههاى اصلى اوباش فالانژحزب
جمهورى كمتيه چى ها اسلامي بود، تمام پشت بدن
احمد ، پهلو، بازو را با كاتر وقيچى آرايشگرى، زخمي ومجروح كردند كه زهر چشم
بگيرند، زهر چشمى، كه ديگر جرئت حمايت از مجاهدين را نداشته باشيم.
آنها مي خواستند كه اسم خودمان را
بگوييم اما برغم شكنجه فراوان وخونين شدن بدنهايمان هيچ كس اسم خودرا نگفت.
ما مى دانستيم كه اسم بعضى بچه ها را
بخوبى ميدانند اما هيچ كس حاضر نشد اسم خودش را بگويد.
بهاى نگفتن اسم، شكنجه بيشترو
بيشتربود.
درنهايت مجبور شدند كه چند ساعت بعد از تاريكى
هوا آزادمان كنند.
فردا به مدرسه مان، هنرستان صنعتى رشت
رفتيم.
دردفتر مدرسه بچه ها به مدير مدرسه كه
خود يك فالانژپاسدار بود اعتراض مى كنند كه چرا بايد هنرجويانت را كميته چى ها جلوى مدرسه دستگيروشكنجه كنند.
احمد گفت اگر خواهران اينجا نبودند من
پيراهنم را بالا ميزدم تا ببينيد كه چطور چماقداران وشكنجه گران ما را شكنجه
كردند.
مجاهد شهيد پوران نجفى، كه ازهنرجويان
هنرستان بود و درموشك باران رژيم درليبرتي شهيد شد گفت:
احمد اشكال ندارد اين كار را بكن نشان بده تا
ببيند كه چطورترا شكنجه كردند.
با بالازدن پيراهن احمد توسط مجاهد
شهيد هادى صابرى ، مديرمدرسه كه آنجا بود
چيزى نتوانست بگويد جزاينكه صورى بگويد كه بله من پيگيرى مى كنم!
دو سال و نیم مبارزه سیاسی با ارتجاع
از مجاهد شهید احمد رئوف بشری دوست یک مجاهد آبدیده و کارآمد ساخت.
او طی این دوران پرتلاطم با فعالیت در بخش دانشآموزی
رشت موفق میشود انگیزههای انقلابی خود را صیقلزده و خود را برای شرایط دشوارتر
آینده آماده کند.
در اوایل اردیبهشت 1361، احمد در تهاجم
پاسداران رژیم به خانهاش دستگیر شد.
در جریان بازجویی ازاعضای تیم، لو رفتن مسئولیت
احمد که بهرغم سن کم، مسئولیت سایرین را برعهده داشته، موجب تعجب و حیرت بازجویان
و شکنجهگران گرديد.
مجاهد شهید احمد رئوف بشریدوست در
زمستان 1366 پس از گذراندن بیش از پنج سال در سیاهچالهای دژخیم، اززندان رها شد.
اما آزادی بدون وصل به سازمان برای او
معنا و مفهومی نداشت. او به سرعت در جستجوی راهی برای خروج از کشور بود تا به ارتش
آزادیبخش بپیوندد.
پس از سالها درآبان 67 احمد را ديگر
باره پيدا ميكنم، باقلبى مملو از عشق به مجاهدين وشهيدان وشوق پيوستن به ارتش
آزاديبخش، اين آخرين ديدارم با احمد بود .
او پس از مدت كوتاهى هنگام خروج ازكشور
به قصد وصال به مشعوق كه ساليان طولانى، درانتظار
آن روزطراحي، برنامه ريزى ولحظه شمارى مى كرد دستگير شد. مجاهد شهید احمد رئوف
بشریدوست در جریان قتلعام زندانیان مجاهد در مرداد 1367بهشهادت رسید. سال
70مزدوران وزارت اطلاعات به پدر مجاهد شهید احمد رئوف گفتند که او را در زندان
ارومیه اعدام کردهایم اما از گفتن محل دفن او به خانوادهاش دریغ کردند.
اكنون دوراني است كه بايد خون احمد و
احمد ها وپوران ها را زنده كنيم با دادخواهي از خون شهيدان قتل عام 67 واجتماعى
كردن آن ودادن هرگونه اطلاعى از اسم ،آدرس ،محل شهادت، عكس ، محل دفن ،جنبش بزرگ
دادخواهى مردم ايران عليه ملاهاى خونخوارو جانى ، يارى كنيم.
یاد مجاهد قهرمان، شهید سربهدار احمد رئوف بشریدوست گرامی و انگيزه بخش نبرد هر
ايرانى آزاديخواه براىنجات ميهن از چنگان ددمنشان عمامه بسرحاکم بر ایران.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر