با یاد مجاهد شهید اسماعیل (قدیر) هاشم زاده ثابت از پیشتازان نبرد با دو دیکتاتوری از مازندران شهرهمیشه قهرمان پرور آمل
·
1387/01/19
مجاهد شهید اسماعیل (قدیر)
هاشم زاده ثابت
محل تولد: آمل
شغل: متخصص الکترونیک
سن: 27
تحصیلات: دانشجو
محل شهادت: تهران
تاریخ شهادت: 12-9-1360
محل زندان: -
زندگینامه
شهید
مجاهد شهید اسماعیل هاشمزاده ثابت (قدیر) در سال۱۳۳۳در دهکده کوهستانی نوا در دامنهٔ کوههای البرز در خانوادهای روستایی و محروم و رنج کشیدهای که تنها
صاحب قطعه زمین کوچکی برای امرار معاش خود بودند متولد شد. اسماعیل از اولین روزهای
زندگی خود در دامان رنج بزرگ شد و در همان روستا همراه با کار کشاورزی، دوران
دبستان خود را نیز گذراند.
وی سپس از آنجا که برادرش (مجاهد شهید صادق هاشمزاده ثابت) در
رشته پزشکی دانشگاه تهران پذیرفته شد همراه او به تهران رفت و در کلاسهای شبانه به
ادامهٔ تحصیل پرداخت.
در این سالها اسماعیل روزها را به کارگری میپرداخت تا بتواند خرج
زندگی خود را تأمین نماید. در همین دوران بود که وی با مجاهد شهید مرتضی اعلایی
آشنا شد و پس از مدتی بهطور فعال در جستجوی راهی برای نبرد با رژیم سرسپرده شاه
برآمد.
اسماعیل یکبار در سال۵۱ طی تظاهراتی بر علیه شاه در مسجد جامع نارمک بوسیلهٔ ساواک دستگیر شد اما پس از مدتی آزاد گردید.
پس از آزادی از زندان بهمدت ۶ماه در میان کارگران ساختمانی به کار مشغول شد و ضمن مسافرت به
شهرهای مختلفی برای کاریابی؛ با فقر و محرومیت کارگران در نظام فاسد شاه خائن مردم
بیش از پیش آشنا شد و عزم او برای مبارزه با این نابرابریها که خودش در من آنها
قرار داشت جزمتر شد.
وی که توانسته بود پس از تلاشهای زیاد با مجاهدین که خواستهای خود
را در آرمان و اهداف سازمان متبلور میدید ارتباط برقرار کند در اواخر سال۵۴ و هنگام اجرای قرار دستگیر شد.
اسماعیل پس از دستگیری مورد شکنجهٔ وحشیانه ساواک قرار گرفت و طی ۹ماه سنگینترین و وحشیانهترین شکنجههای مزدوران شاه را تحمل کرد
و لب از لب نگشود.
اسماعیل در رابطه با این شکنجهها به یکی از همرزمانش گفته است:
«این کله را میبینی چرا بزرگ شده است برای اینکه بازجویم ۳ماه نمیدانم چند بار سرم را به دیوار میکوبید و بازجو را مسخره
میکردیم و میگفتیم این کله را به دیوار بزن آرمان مجاهدین و آرم بزرگ آزادی خلق
تویش است چیزی از آن کم نمیشود ما زندان شاه دیکتاتور و شکنجه ساواکیهای آریامهری
را اینجوری پشت سر گذاشتیم».
اسماعیل دلیر در آن دوران حتی توانست با هوشیاری خاص خود و فرستادن
پیام به خارج از زندان تعدادی از همرزمان خود را از تور ساواک نجات دهد. وی بهرغم
اینکه ماهها در سلول انفرادی ساواک به سر برده بود ولی همواره در جستجوی راهی بود
که بتواند از چنگال دشمن رهایی یابد و به همرزمانش در خارج از زندان بپیوندند و در
همین رابطه در پائیز ۵۵ هنگامی
که مأموران ساواک را به بهانهٔ نشان دادن
دستگاه چاپ و پلی کپی به دامنهٔ کوهها و
جنگلهای شمال و حوالی روستای خود کشانیده بود توانست در یک محل پر پیچ و خم و مناسب
و جایی که مزدوران از شدت خستگی و پستی و بلندیهای راه از نفس افتاده بودند با
وارد آوردن ضربهای به شکم مزدوری که دست او را در دست داشت بگریزد و پس از گریختن
و تهیه پول و امکانات از دوستان خود در آن حوالی به شهر ساری رفته و در آنجا مخفی
گردد.
وی پس از تهیه یک اتاق محقر در ساری به حرفه دیرین خود کارگری مشغول
شد و در انتظار وصل مجدد به سازمان ماند. تا اینکه در اوایل سال۵۶ مجدداً در رابطه با سازمان قرار گرفت و با قلبی مملو از شور و شوق
به فعالیتهای انقلابی خود روی آورد. اسماعیل از همان ابتدای ارتباط با سازمان با
نام مستعار (قدیر) نامیده شد و این نام را تا پایان حیات پرافتخار خود حفظ کرد.
وی پس از پیروزی انقلاب ضدسلطنتی همچنان بسان مجاهدی پاکباخته و
حرفهیی به فعالیتهای انقلابی خود در سازمان مجاهدین خلق ایران ادامه داد.
پس از ۳۰خرداد ۶۰ و آغاز فاز نظامی قدیر در قسمت تدارکات بخش اجتماعی فعالیت میکرد.
وی در همین دوران بهعلت آشنایی با مسائل فنی و نظامی طرح بمب ضربهای را که بعدها
بهنام خودش بمب ضربهای قدیر نامیده شد ارائه داد. این بمب که با وسائلی ساده
ساخته میشد در زمرهٔ بمبهای بسیار
با ارزش و نیرومندی بود که قدرت تهاجمی واحدهای عملیاتی را مضاعف میکرد.
سرانجام قدیر قهرمان در آذر ۶۰ در کارگاه خود واقع در مجیدیه تهران مورد تهاجم قرار گرفت و در
کنار یک تن دیگر از برادران مجاهدش شهید ماشاءالله کباری (خیرالله) پس از یکساعت
درگیری و نبردی قهرمانانه با مزدوران خمینی بهشهادت رسید.
مادر و دو برادر شهید قهرمان اسماعیل نیز از شهدای مجاهد خلق هستند
مادر مجاهد خلق بتول جلالیزاده که هنگام شهادت ۶۰ساله بود از زمان شاه از مبارزات فرزندان مجاهدش حمایت میکرد و در
زمان خمینی جلاد بهطور حرفهیی با مجاهدین مبارزه میکرد تا بهشهادت رسید.
برادر دیگر شهید اسماعیل مجاهد شهید ابراهیم هاشمزاده ثابت بود که
در ۱۵خرداد سال۱۳۶۲ به دست دژخیمان خمینی به جوخه اعدام سپرده شد
یادش گرامی و راه سرخش پر رهرو باد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر