مقدمهٔ کتاب
«بناب؛ شهر کوچک، پیشتاز بزرگ
روایت سیاوش سیفی و شهیدان مجاهد خلق آذربایجان»**
آذربایجان همیشه زادگاه آتشفشانهای اجتماعی بوده است—
از مشروطه تا انقلاب ضدسلطنتی،
و از مقاومت ۳۰ خرداد تا جنگلهای مازندران و کردستان.
اما در دل این تاریخ عظیم،
شهری کوچک و کمنام،
شکوهی آفرید که کمتر دربارهاش گفته شده:
بناب — شهر کوچک، پیشتاز بزرگ
میخواهید واقعیتها را از بناب ودر شمال وشمال شرقی وغربی ایران حماسه ها را بدانید همین لینک زیرا کلیک کنید وبه بیشتر از آه برسید https://khoroshjangal.com/2025/11/19/
شهری که جمعیتش کم بود
اما قلبش بزرگتر از بسیاری از استانهای کشور.
شهری که دهها جوانش،
از میان خانههای گلی و کوچههای تنگ،
راهی بزرگترین نبرد قرن ایران شدند:
نبرد آزادی علیه تمامیتخواهی ولایت فقیه.
این کتاب روایت همین نسل است—
نسلی که سیاوش سیفی، فرماندهٔ پیشتاز سازمان مجاهدین خلق،
از دل آن برخاست و بعدها یکی از ستونهای مقاومت سراسر کشور شد؛
نسلی که شاه و ساواک نتوانست آن را در زندانها خاموش کند،
و خمینی نیز نتوانست با تیرباران ۶۰ و ۶۱ آن را بهزانو درآورد.
در این کتاب، ما به بناب بازمیگردیم؛
به کوچههایی که نوجوانانش،
با دستهای خالی اما با قلبهای پر،
در برابر دو دیکتاتوری ایستادند.
از نسلی میگوییم که جنگ اصلی را شناخت:
«جنگ واقعی، جنگ خمینی با خلق بود
جنگ علیه فرزندان مجاهد و آگاه مردم ایران.»
این کتاب، روایت سیاوش سیفی است
اما نه فقط او:
روایت همهٔ آنهایی که از بناب برخاستند،
به تبریز، تهران، گیلان، مازندران، جنگلها، کردستان و اشرف رفتند،
و پیکرشان بر خاک وطن یا خاک غربت افتاد،
اما پرچم آزادی را زمین نگذاشتند.
بناب در جغرافیا کوچک است،
اما در تاریخ مقاومت ایران،
یکی از «نقاط کانونیِ نبرد» است—
شهری که سهمش را نه با تعداد،
بلکه با کیفیت و عمق مبارزهٔ فرزندانش ادا کرد.
**فصل:
سیاوش سیفی؛ فرماندهای از بناب که خطوط مقاومت ایران را نگه داشت**
۱. پیشدرآمد — بناب: شهر کوچک، مرد بزرگ
بناب شهر کوچکی است؛
اما گاهی یک شهر کوچک،
برای آفریدن یک قهرمان بزرگ کافی است.
در تمام جغرافیای ایران،
کمتر شهری به اندازه بناب
سهم درخشان در مقاومت معاصر دارد؛
و مرکز این سهم،
نامی است که نسلها آن را زمزمه خواهند کرد:
سیاوش سیفی — فرزند آذربایجان، فرمانده مقاومت، پیشتاز نبرد علیه شاه و شیخ.
او محصول خاک بناب بود،
اما روحش، اندیشهاش، و قدمهایش
به وسعت تمام ایران گسترده شد.
این فصل روایت زندگی اوست:
روایت جوانی که از یک شهر کوچک برخاست
و در سختترین سالهای تاریخ ایران
ستون اصلی مقاومت داخلی شد؛
روایتی که با نام ۱۰ مرداد ۱۳۶۱
به اوج خونین اما جاودانه خود رسید.
۲. ریشههای یک پیشتاز — از بناب تا دانشگاه تهران
سیاوش در خانوادهای مذهبی، اصیل و شریف در بناب رشد کرد.
محیطی ساده، اما سرشار از روحیه عدالتخواهی و غیرت آذربایجانی.
همان روحیهای که در سالهای بعد
او را به قلب جنبش دانشجویی و سپس مقاومت سازمان مجاهدین خلق رساند.
میخواهید واقعیتها را از بناب ودر شمال وشمال شرقی وغربی ایران حماسه ها را بدانید همین لینک زیرا کلیک کنید وبه بیشتر از آه برسید https://khoroshjangal.com/2025/11/19/